ببار باران


نقش دل

تمام (پرانتز) ها را میبندم...رفتنت...توضیح اضافی نمیخواهد..♥

ببار باران

این اسمان خاکستری را بشور

چه هوای الوده ای دارد این تنهایی

ببار تا ماهم را ببینم

ببار تا مرا یکه و تنها نبینند

دیگر اشک نمیریزم ابر ها بجای من میبارند

نمیدانم چه چیزه این دل نم گرفته لبخند دارد

وقتی که میبینم همه از دیدن باران خوشحالن.

ببار باران

بگذار اقلا دیگران بجای من شاد باشند



|چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,| 7:38|فائز |

MiSs-A